سادات خیرگو



بنام خالق هستی بخش عالم سر گشته غمهای درون

غم آمد بانگ بر من زد چه میخواهی زمن جانا فلم تر تست بگرفتم که بنویسم من از غمها

تو تازه آمدی با این کمیت لنگ خواهی غم کنی پیدا در این صحرای پهناور هزاران راه گم کردند

همون جا آمدی بر گرد هم می سازد شنیدا ندارد ساحلی این بحر غم تا لنگر اندازی

یکی غم را کند تشبیه چون لوگ بیابانها یکی اندر غم عشق است یکی اندر غم فردا

چرا که کشته گردیدند یارانش بکا بکها یکی هم مثل عود ثا قیامت داغدار غم

برای دره ای فکر خدا نیست منو دنبال دل دل را وقانست

مرام او به جز جور و جفا نیست هزاران کشته دارد دل به تفیا

خودت را خوار این سرکش نمایی نباشد جنم تا درکش نمایی

به صبح و شب به دنبالش جرایی برو راحت نشین در خانه خود

بمن گفتا سوالی دارم از تو جواب من بده گر با وفایی بگو جایش بمن تا دل ببینم نخواهم کرد از این دل رهایی

ادامه مطلب


بنام خدا 

غلام قنبری از خیرین است 

تقی هاشمی هم این چنین است 

بنازم راستی ها را تمامی

که خیرگو را تمامی زیب و زین است

زسادات دگر آن ال عینو 

چنین خیرگو گل روی زمین است

بله از آل پژهان من چگویم 

یکایک اهل خیر و اهل دین است

درود من به پژهانها تمامی 

یکا یک خوب هم از بهترین است

تمام ها آورم یاد 

که افرادی بزرگ و اهل دین است

یکی مهدی همیشه پیشتاز است 

بکار خیر فکرش جمله این است

زدلجو ها و شیخی ها چگویم 

که جای جمله در خلد برین است 

همین عبدالله ما مرد کار است 

بنازم او که خوش فکر و متین است

زقنبرها و عینو ها و سادات 

همه در ظل رب العالمین است 

یکایک مردم خیرگو شریفند

زسید تا به شیخش مرد دین است 

حسین نژاد 

ببینم طایفه ای از قلم نیفتاده

بنام خدا 

رد شدم دیروز دیدم زادگاه خوب را 

خیرگو آن خطه از بهر همه محبوب را

جاده اش آسفالت گوئی در لطافت چون بهار

فصل گرما عده ای در دستها جاروب را

پاک میکردن تا باشد تمیز از هر طرف

ای بنازم خیرین دور از آشوب را 

با وجودی که به غربت دور از اهل و عیال

فکرشان اینجاست باشد کارشان مطلوب را

خیرگو باید شود زیبا تر از چیزی که هست 

سبز و خرم در طراوت هم چنان دانوب را

حسین نژاد 

دیروز پنجشنبه ۲۲/۴/۹۷


بنام خدا 

غلام قنبری از خیرین است 

تقی هاشمی هم این چنین است 

بنازم راستی ها را تمامی

که خیرگو را تمامی زیب و زین است

زسادات دگر آن ال عینو 

چنین خیرگو گل روی زمین است

بله از آل پژهان من چگویم 

یکایک اهل خیر و اهل دین است

درود من به پژهانها تمامی 

یکا یک خوب هم از بهترین است

تمام ها آورم یاد 

که افرادی بزرگ و اهل دین است

یکی مهدی همیشه پیشتاز است 

بکار خیر فکرش جمله این است

زدلجو ها و شیخی ها چگویم 

که جای جمله در خلد برین است 

همین عبدالله ما مرد کار است 

بنازم او که خوش فکر و متین است

زقنبرها و عینو ها و سادات 

همه در ظل رب العالمین است 

یکایک مردم خیرگو شریفند

زسید تا به شیخش مرد دین است 

حسین نژاد 

ادامه مطلب


بنام خدا 
بجا مانده از سیدی با خدا 
که عبد الوهاب است عموی ما 
چنانچه بخواهی شناسی تو آن 
بنام هاشم از آل هاشم بخوان 
گهی در کویت و گهی در وطن 
کند یاری مردم از مرد و زن 
به یک دست گیرد به دستی دهد
بکوشد به آبادی این بلد
دو فرزند ایشان دراین انقلاب 
نمایند خدمت چه شیخ و چه شاب 
بسیجی دلاور دو خدمتگذار
خدایا تو بنمایشان پایدار
زمن برگ سبزی است تحفه عمو 
نمودم بوصف شما گفتگو 
عمو چون پدر پور عمو چه بال 
به پرواز آیی به اوج کمال  
اگر قوم خویشت فراوان بود
به زندان چه باشی گلستان بود 
خداوند کرده سفارش چنین 
به پیغمبرش آیه از اقربین 
وانذر عشیره به اول قدم 
که باشند پشت تو اول قدم 
خدایا همه قوم خویش مرا 
نگهدارشان جمله از هر بلا 
حسین نژاد خیرگو

سیدهاشم بن سیدعبدالوهاب


در این کلیپ به آدرس

اینجا مرحوم سیدعبدالحسین و حاج سیدابراهیم در حال شروه خوانی هستند.

این کلیپ به وسیله موبایل از تلویزیون ضبط شده است
به نظر می رسد قیر منزل حاج سیدابراهیم یا محل منزل مرحوم سیدناصر ضبط این شروه خوانی انجام شده است.
مرحوم سیدناصر و سیدمحمود هم در این کلیپ هستند
صدای سیدمقیم هم به گوش می رسد.

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها